گفتم بمان
نرو
ماندی
اما یک مشت خاطره
«پدرم«
سهیلا
جمعه 21 شهریور 1399 ساعت 02:45
تو رفته ای و
من مانده ام
و تمام خاطراتت را
با خیالت قدم زده ام
«پدرم»
سهیلا
جمعه 21 شهریور 1399 ساعت 02:44
گفتم بمان
در چشم های من
رفتی
ماندی
در خوابهای من
«پدرم«
سهیلا
جمعه 21 شهریور 1399 ساعت 02:43
آن صبح پنج شنبه
همه ساعت ها خوابیدند
وقتی تو
برای همیشه خوابیدی
«پدرم»
سهیلا
جمعه 21 شهریور 1399 ساعت 02:42
دلم تنهاست پدر
صدایت کجاست
که صدایم بزند
«پدرم»
سهیلا
جمعه 21 شهریور 1399 ساعت 02:41