چترهای خیالی
چترهای خیالی

چترهای خیالی

گفتم بمان

در چشم های من

رفتی

ماندی 

در خوابهای من

«پدرم«

آن صبح پنج شنبه

همه ساعت ها خوابیدند 

وقتی تو

برای همیشه خوابیدی

«پدرم»

دلم تنهاست پدر 

صدایت کجاست

که صدایم بزند

«پدرم»

جمعه است

ولی بگذار 

برایت از پنچ شنبه ای بگویم

که تا همیشه جمعه شد

«پدرم»

همیشه همین است 

می روند

که بمانند

«پدرم«