چترهای خیالی
چترهای خیالی

چترهای خیالی

دنیا می میرد

وقتی

تو در دنیا نباشی

"دخترم"

دلم دریا می خواهد 

مرا به آغوش چشم هایت

دعوت می کنی؟


در اشتیاق چشم هایت

 همیشه به آسمان نگاه می کنم


 حاصل ضرب دریا و آسمان 

میشود چشم های تو


"پسرم"

می بوسمت و

دریا

طوفانی می شود

من، 

بی تو

ساحلی غبارآلودم

"پسرم"

از معجزات خدا

تولد تو بود

که مرا پیر کرد و

تو را جوان


در من

تمام روزهای سال

به دنیا می آیی

مگر کجای تقویم قلبم؟

نفس می کشی


گاهی تو را می بینم

مثل ماهی قرمزها

که گاهی 

 خواب دریا را می بینند


"به پسرم که دیشب تولد 27 سالگی اش را دیدم"

هر صبح

به چشم هایت  نگاه می کنم

و آسمانی که در آن جاری ست

تو می دانی؟

که ابرهایت همیشه باران زاست؟


دریا را

عاصی کرده است چشم هایت

به خدا

که آخر

تمام می کنی آبها را


"پسرم"