-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 آذر 1399 05:16
من تو را و گل را و شعر را دوست دارم حالا تو بگو مرا بدون شعر و گل دوست داری?
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 آذر 1399 18:04
گریه هات باران خنده هات خورشید آذر دم دمی مزاجی تو
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 آذر 1399 07:38
اگر می دانستم آذر آنقدر دوست داشتنی ست در پاییز عاشق میشدم و هر کس از من می پرسید عشق چه رنگی ست می گفتم نارنجی زرد سرخ
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 آذر 1399 00:41
چقدر من که در یک پاییز به انتظار تو که چقدر بهاری نشسته ام درون هر پاییز بهاری نشسته است با دسته گلی
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 آبان 1399 20:06
آرزو می کنم آن اتفاق قشنگ برای آن آدم قشنگ که قلب قشنگی دارد رخ بدهد من آدم های مهربان را آدم های قشنگ می نامم و دلم روشن است آن روز قشنگ برای آن آدم قشنگ نزدیک است.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 آبان 1399 03:32
مرا به شهرهای بسیاری نسبت داده اند. شهری که در آن به دنیا آمدم شهری که به آن مهاجرت کردم شهر محل تحصیلم ، شهرپدرم،مادرم،پدربزرگم و شهرهای دیگری که در آن زندگی کردم. حالا همه ی آن شهرها شبیه من شده اند و من شبیه شهری بین راهی شهری میان تولد تا زندگی
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 آبان 1399 07:52
من عادت کرده ام که هرشب قبل از خواب تو را شکر کنم و برایم مهم نباشد که صبح پس از بیداری ببینم چه چیز را از دست داده ام
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 شهریور 1399 14:44
تو از خودت دور نیستی نمی دانی دوری از تو چه ناخوش می کند احوال را
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 شهریور 1399 08:56
من اکنون پر از پاییزم پر از باران تو کجایی که قول دادی قدم بزنیم «پدرم»
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:46
پدر مرا برده ای از من نمی روی هرگز از یادم نمی روی هرگز از من
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:45
گفتم بمان نرو ماندی اما یک مشت خاطره «پدرم«
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:44
تو رفته ای و من مانده ام و تمام خاطراتت را با خیالت قدم زده ام «پدرم»
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:43
گفتم بمان در چشم های من رفتی ماندی در خوابهای من «پدرم«
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:42
آن صبح پنج شنبه همه ساعت ها خوابیدند وقتی تو برای همیشه خوابیدی «پدرم»
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:41
دلم تنهاست پدر صدایت کجاست که صدایم بزند «پدرم»
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:40
جمعه است ولی بگذار برایت از پنچ شنبه ای بگویم که تا همیشه جمعه شد «پدرم»
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 شهریور 1399 02:39
همیشه همین است می روند که بمانند «پدرم«
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 شهریور 1399 16:04
پس از تابستان دستهای تو پاییز نام چشم های من است بارانی آفتابی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 شهریور 1399 14:55
من هر روز به تو فکر می کنم تو هر شب به خواب من می آیی روز و شب نمی شناسد دوست داشتن تو
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 شهریور 1399 01:10
هیچ پاییزی را به یاد ندارم جز آن پاییز که بارانش تو بودی
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 شهریور 1399 06:56
دلخوش به آنچه که دارم نه ناخوش از آن که ندارم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 شهریور 1399 18:26
دوست داشتن تو فقط دوست داشتن تو نیست دوست داشتن دنیاست می میرد دنیا اگر دوستت نداشته باشم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 شهریور 1399 22:17
سپاس باران قلبم را که خیس کردی تازه فهمیدم عاشقانه ترین شعر جهانی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 مرداد 1399 22:12
یک زندگی ساده میگذشت که تو آمدی و بهار شد و بهار شد و بهار شد یک زندگی ساده بهار شد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 مرداد 1399 22:49
همه چیز خوب پیش می رفت اگر نشانی هیچ چیز را فراموش نمی کردیم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 تیر 1399 15:08
خسته تر از آنم که خواب آرامم کند خستگی بدترین حال دنیاست
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 تیر 1399 15:11
برای خوب شدن حالم نیاز به خوب شدن حالت دارم همیشه خوب باش تا یک من اینجا درد نکشد
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 تیر 1399 16:17
روزنامه ها هرگز اتفاقات شیرین را نمی نویسند تمام اتفاقات تلخ از روزنامه های صبح شروع میشود
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 تیر 1399 09:38
نگران توام هر روز دسته گلی تازه به آب می دهی «ای زندگی»
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 تیر 1399 09:12
معجزه ای که هر صبح اتفاق میافتد دم کردن یک قوری چای در حوالی زندگی ست